متخصص سئو یا SEO specialist، با هدف بهینهسازی وبسایتهای مختلف برای
کسب رتبهبندی بهتر در گوگل و سایر موتورهای جستوجوگر، آموزش میبیند. یادگیری در
حوزهی سئو و تخصص در این حوزه، نیاز به
مدرسه یا مقطع دانشگاهی ندارد و فقط تجربه، آموزگار شماست. شما پس از وارد شدن به
کار و کسب آموزشهای مختلف میتوانید در سئو حرفی برای گفتن داشته باشید. متخصص سئو چه وظایفی دارد؟ مسئولیتهای شغلی
متخصص سئو در آژانسهای بازاریابی متفاوت است؛
اما شرح شغل اکثریت آنها به یک شکل است. برای پذیرش این مسئولیت نیاز است
تا غالب وظایف خود را بشناسید و سپس وارد حوزه کار شوید. وظایف یک متخصص سئو به
شرح زیر است: افزایش و بهبود
استراتژیها بهنیهسازی سایت برای افزایش رنکینگ سایت در نتایج جستوجو مدیریت هزینههای
مربوط به سئو، حفظ بودجه تعلق یافته، تخمین هزینههای ماهانه همکاری مستقیم
با تیم گسترش دهنده سایت برای اطمینان از بهترین فعالیت SEO و ارائه باکیفیتترین محتوا در سایت همکاری با تیم
تولیدکننده محتوا و بازاریابی برای هدف گذاری سئو و هدایت آن تحقیقات مداوم
در زمینه سئو برای کسب تجربههای بهتر کشف کلمات کلیدی
و بهینهسازی آن برای SEO جدید اجرا توصیههای
بهنیهسازی موتورهای جستوجو ساخت و اجرا Link building تغییرات محتوا،
پیوند و سایر عوامل برای بهبود موقعیت سئو در جهت کلمات کلیدی هدف تعیین کردن
اهداف قابل اندازهگیری برای نشاندهنده تلاش در جهت سئو کنترل هر روزه
عملکرد سئو با ابزارهای سئو مانند گوگل آنالیتیکس برای درک عملکرد استراتژی سئو همکاری صمیمی و
دوستانه با سایر اعضای دیجیتال مارکتینگ برای اداره استراتژی سئو نوشتن محتوای وب
سایت باکیفیت از جمله پستهای وبلاگ و توضیح صفحه از SEO expert چه چیزی انتظار میرود؟ علاوه بر تمام
مهارتهایی مورد نیاز در این زمینه، احتیاج است تا دانش علمی خود را در زمینههایی
مانند: تخصص در همه نوع
سئو( سئو داخلی، فنی و خارجی) تحقیق و بررسی
وبسایتها رقبا که شامل یافتن نقطه ضعفها در استراتژیها و ایدههای آنها استفاده از تاکتیکهای
بهینهسازی وبسایت برای پاسخگویی به موتورهای جستوجو کنترل همیشگی نتیجههای
سئو استفاده شده
محتوای همیشه
سبز نوعی محتوای مبتنی بر اصول SEO است
که همیشه جدید است و برای خوانندگان تازگی دارد. علت این نامگذاری
چیست؟ اصلا همیشه سبز یعنی چه؟ تقریبا همهی
افراد، حتی کسانی که در حرفهای غیر از مارکتینگ فعالیت دارند هم با اصطلاح همیشه
سبز آشنا هستند. کمترین کاربردی که از این اصطلاح میشناسیم استفاده از درختان همیشه
سبز برای تزئین منازل و محل کار است. درختان همیشه سبز
(از جمله کاج و صنوبر) نماد زندگی همیشگی هستند، چون برگهای آنها در تمام فصول
سال به همان شکل باقی میمانند و خبری از رستاخیز نیست. محتوای همیشه سبز هم به همین
ترتیب عمل میکند یعنی همیشه پایدار است و هیچوقت اٌفت نخواهد کرد. شاید با خودتان
بگویید همهی مطالب آنلاین همین ویژگی را دارند. هیچ یک از پستها و مقالات سایت
تا وقتی خودمان نخواهیم ناپدید نمیشوند. بله درست است! منظور از Evergreen Content محتوایی است که تا مدتها بعد از
انتشارش کاربرد دارد و ترافیک ورودی سایت را به مرور زمان بالا و بالاتر میبرد. انتخاب مطلب و
موضوع؛ Evergreenرا مثل یک حرفهای بشناسید نوشتن همیشه سبز
دو جنبه دارد: انتخاب موضوع (topic) و نوشتن مطلب (Content). کمتر کسی است که به تمایز این دو توجه کند. منظور از تاپیکهای
همیشه سبز تاپیکهایی هستند که همیشه مورد توجه بودهاند و جستجوی آنها متوقف
نخواهد شد. نمونههای زیر مثالهایی از موضوعات سبز هستند: چگونه وزن کم کنیم
– فرقی نمیکند سال 1401 باشد یا 1501! همیشه مردمی هستند که بخواهند وزن کم کنند. چطور املت درست
کنیم – املت یک خوراکی محبوب است که از قدیم در وعدههای غذایی مردم جا داشته
است. مطمئن باشید خوردن املت به این زودیها متوقف نمیشود و دقیقا به همین خاطر
همیشه افراد دنبال راههای جدید درست کردن آن هستند. جدول رده بندی لیگ
برتر – مسابقات فوتبال همیشه برگزار میشوند و طرفداران فوتبال همواره دوست دارند
از آخرین نتایج باخبر شوند. در مقابل
موضوعات زیر غیر سبز محسوب میشوند: نتایج انتخابات
ریاست جمهوری – انتخابات هر 4 سال یکبار برگزار میشود. مرکز فروش سبزهی
عید – عید نوروز فقط سالی یکبار است. المپیک –
مسابقات المپیک هر 4 سال یکبار برگزار میشوند. محتوای همیشه
سبز محتوایی درمورد یک موضوع همیشه سبز است که هرگز قدیمی نمیشود. در مورد مثالهای Evergreen content هر محتوایی که بنویسید (به شرط آنکه
وابسته به ترند روز نباشد) محتوای سبز خواهد بود. بر همین اساس
مطالبی که برای موضوعات غیر سبز نوشته شوند، در دستهی محتوای همیشه سبز قرار نمیگیرند: ·
مقالات خبری ·
آمارها و گزارشات عددی که در طول زمان
تغییر میکنند و قدیمی میشوند ·
مطالب مناسبتی و فصلی ·
مقالاتی که بر اساس ترند روز یا مُد
فعلی جامعه نوشته میشوند فراموش نکنید که
مقالات سبز هیچ تاریخ انقضای مشخصی ندارند و اگر شرایط ایدهآل باشد، ارزش خودشان
را با گذشت زمان از دست نمیدهند. مثلا مطالبی که الان در مورد کرونا نوشته میشوند،
نمیتوانند محتوای سبز باشند، چراکه احتمالا تا 6 ماه دیگر ارزش خودشان را از دست میدهند
و اطلاعاتشان قدیمی میشود. بدتر از آن این است که کلمات کلیدی که افراد ساعتها
برای بهینه کردن آن وقت میگذارند دیگر جستجو نخواهند شد و به راحتی در قبرستان
گوگل محو میشوند.
نقشه سایت (Site map) در واقع طرحی از وبسایت مورد نظر شما است که موتورهای جستجو با کمک آن میتوانند تمام محتوای وبسایت را پیدا کرده، کرول کنند و البته به فهرست SERP خود اضافه نمایند. حتی به موتورهای جستجو نشان میدهد که کدام صفحات در سایت مهمتر و موثرتر هستند. انواع نقشه سایت دو نوع اصلی Sitemap وجود دارد که با نامهای XML و HTML آنها را میشناسیم. نقشههای سایت XML ساختار منحصر به فردی دارند که کاربر هرگز نمیتواند آن را ببینید. این نقشهها فقط به موتورهای جستجو اطلاع رسانی میکنند که چه محتوای در صفحه یک سایت وجود دارد، چندبار صفحات بهروز رسانی شدهاند و همچنین اهمیت کلی صفحات نسبت به یکدیگر به چه صورت است. اگر بخواهیم خیلی ساده بیان کنیم، سایت مپ وبسایت شما را به طور کلی کاربرپسند میکند. موضوع سایت شما منسجمتر خواهد بود و کاربران میتوانند بخشهای مهم وبسایت و لینکها را در یک صفحه ببینند. در واقع این نقشه یک اسکلت کلی برای ساختار وبسایت است. نقشه سایت HTML طوری طراحی شده است که کاربران اینترنت از آن استفاده کنند و موقع سرچ محتوای مورد نظر خود بتوانند از آن کمک بگیرند. زمانی که یک سایت مپ ایجاد میشود، برخی از قالبها را نمیتوان به ابزارهای وب مستر گوگل ارسال کرد. یعنی فقط چند نمونه از قالبها قابل ارسال کردن هستند و باید از بین آنها نمونه مورد نظر را انتخاب کنید. اگر بخواهیم نقشهها را جزئیتر و بر اساس کاربردشان بررسی کنیم، به 4 دسته تقسیم میشوند: :Normal XML Site mapاین نوع نقشه سایت تقریبا بین تمامی وبسایتها مشترک است و به صورت خودکار ایجاد میشود. :Video Site mapاین نوع نقشه به صورت خاص روی ویدئوهای وبسایت شما تاثیر دارد. یعنی به گوگل نشان میدهد که شما محتوای ویدئویی روی وبسایت خود دارید. :News Site mapبه گوگل کمک میکند محتوای سایتهایی که برای Google News تهیه و تایید شدهاند را پیدا کند. :Image Site mapگوگل از طریق این نقشه تمام تصاویری که روی وبسایت شما وجود دارد را پیدا میکند. دلیل اهمیت نقشه سایت همه موتورهای جستجو مثل گوگل، یاهو و بینگ از طریق نقشه سایت به صفحات مختلف وبسایت شما دسترسی پیدا میکنند. گوگل در خصوص نحوه دسترسی به صفحات اذعان داشت: ” اگر صفحات سایت شما به درستی لینک شده باشند، کرولرهای گوگل معمولا سریعتر و بهتر به آنها دسترسی پیدا میکنند.” چرا نقشه سایت مهم است؟ به عبارت دیگر شاید نیاز نباشد که حتما Site map داشته باشید و از آن استفاده کنید. ولی قطعا وجود آن برای رشد وبسایت شما مفید خواهد بود و منطقی است که برای پیشرفت رتبه خود از هیچ اقدامی ساده عبور نکنید. اگر وبسایت نوپایی دارید و بکلینکهای زیادی دریافت نمیکنید، بهترین گزینه برای شما نقشه سایت خواهد بود. شاید هم وبسایت شما چند هزار صفحه داشته باشد. با فرض اینکه شما فرآیند لینکسازی داخلی را به خوبی انحام داده باشید و تعداد زیادی لینک خارجی به سمت شما آمده باشد، گوگل برای درک همه این صفحات و جزئیات هر صفحه کار خیلی زیادی خواهد داشت. در این شرایط است که سایت مپ وارد صحنه میشود و اثرگذاری مثبت دارد. اثر نقشه سایت در سئو در حال حاضر سئو برای رشد صفحه و کسب رتبه بالا در بین نتایج سرچ کافی نیست. رقابت بین وبسایتها شدید است و همه تلاش میکنند رتبه بالاتری در SERP کسب کنند تا بیشتر دیده شوند. در چنین شرایطی اگر نقشههای سایت را در کنار سئو به کار بگیرید، قطعا رتبه بهتری کسب میکنید. موتورهای جستجو یک وب سایت را کرول میکنند و متا تگها و فایلهای .txt را در کنار سایر دادههای مرتبط با هدف کاربران، بررسی میکنند. زمانی که یک نقشه سایت HTML به وجود میآید، در صفحه اصلی وبسایت قرار میگیرد تا مطمئن شود شامل تمام صفحات جداگانه در وبسایت است. یعنی بازدیدکنندگان وبسایت میتوانند به راحتی تمام اطلاعات هر صفحه از سایت را در اولین صفحه ببینند و در دسترس داشته باشند. در نتیجه تعدادی از این صفحات که توسط موتور جستجو کرول و ایندکس میشوند، رشد میکنند. به همین دلیل هم رتبه صفحات بالاتر میرود و رشد قابل توجهی را تجربه خواهید کرد. نقشه سایت XML به صاحب وبسایت اجازه میدهد اطلاعات خاص مورد نیاز برای کرول شدن توسط موتورهای جستجو تقویت شوند. علاوهبر این، میتوانید سلسله مراتب یا اولویت محتوای وبسایت را سفارشی کنید. حتی میتوانید اطلاعات بیشتری مثل آخرین زمان آپدیت محتوا را ببینید.
تا چند سال قبل
اگر از یک کارشناس سئو میپرسیدید که طول محتوای وبلاگ ما چقدر باشد تا ترافیک بیشتری
جذب کنیم، با دلیل و با ارائه مستندات کاری خود میگفت که حدود 250 کلمه برای یک
وبلاگ مناسب است. برخی دیگر حتی فکر میکردند یک محتوای 250 کلمهای طولانی و خسته
کننده است. اما امروزه ما
شاهد این هستیم که وبلاگهای معتبر زیادی مقالات و محتواهایی بین 1500 الی 5000
کلمه را به کاربران ارائه میدهند. در حال حاضر در دنیای SEO ما اصطلاح thin content را داریم که به محتوای 300 کلمهای یا
کوتاهتر گفته میشود. محتواهای نازک یا لاغر اصولا اخبار یا توضیحات کوتاهی در
مورد محصولی خاص را شامل میشوند و اگر در جایی غیر از این موقعیتها استفاده
شوند، عملا کیفیت چندانی برای سئو نخواهند داشت. همه این توضیحات
نشان میدهند معیاری که چند سال قبل معتبر و مناسب بود، در حال حاضر ارزش چندانی
در سئو ندارد. اگر 10 مقاله برتر گوگل را در مورد موضوعات مختلف بررسی کنید، متوجه
میشوید که طول محتوا در این صفحات به طور میانگین 2000 کلمه و یا بیشتر است. ”
محتوای طولانیتر،
شانس دریافت رتبهی بهتری در نتایج سرچ گوگل خواهد داشت.” در واقع چون
محتوای طولانی اشتراکگذاریها بکلینکهای بیشتری دریافت میکند، افزایش رتبه سریعتری
دارد. طول محتوا یکی
از عوامل مهم رتبهبندی است داشتن محتوای
باکیفیت در تعداد بالا، اصل مهمی در رشد کسب و کار شما است. اگر این ادعا را دارید
که طولانی بودن محتوای شما به دلیل باکیفیت بودن آن است، میتوانید مطمئن باشید که
رتبه وبسایت شما ارتقا پیدا خواهد کرد. اما باز هم تکرار میکنیم: ”
همه استراتژیهای
سئو برای همه فیلدهای کاری مناسب نیستند.” بعضی از
کارشناسان سئو ادعا دارند که یک محدوده خاصی از تعداد کلمات وجود دارد که به آن ” Sweet Spot” گفته میشود. طبق ادعای آنها، اگر
محتوای شما در محدوده این تعداد باشد، قطعا به صفحه اول نتایج گوگل راه پیدا میکند. اما این ادعاها
برای همه استراتژیها کار نمیکنند و فقط باعث میشوند بازاریابان و شرکتها با این
تفکر که محتوای طولانیتر مناسبتر است، طول محتوا در صفحات خود را به یک عدد و
رقم خاص نزدیک کنند. چرا ادعا میشود
محتوای طولانی در وبلاگ رتبه بهتری میگیرد؟ پست طولانی شامل
اطلاعات بیشتری برای مخاطب است. اطلاعات آن در
حالت عادی مفیدتر و مرتبطتر است. مردم تمایل بیشتری
به اشتراکگذاری مقالات طولانی و البته معتبر دارند. اگر قبلا
محتواهای طولانی رتبه خوبی نمیگرفتند، به این دلیل بود که الگوریتمهای گوگل پیشرفت
خاصی در حوزه تشخیص و درک عنوانها و تطابق آنها با بطن محتوا را نداشتند. تعداد کلمات
مناسب برای هر نوع از محتواهای وبسایت ما به عنوان تیم
متخصص امین محتوا توصیه میکنیم که قبل از هر کاری اول هدف وبسایت و تولید محتوای
خود را تعیین کنید. هدف مشترک بین تمام صاحبان کسب و کارهای آنلاین این است که
رتبه بالاتری در سرچ گوگل کسب کنند تا ترافیک ارگانیک بیشتری دریافت نمایند.
همانطور که بارها و بارها به آن اشاره کردهایم، جذب ترافیک ارگانیک منجر به افزایش
فروش خواهد شد. با توجه به آمار
تحقیقات، حجم
URLهای تولید شده
از سرچهای ارگانیک که به محتوای طولانی منتهی شدند، بیشتر از دیگر محتواها است.
فعلا محدوده مقالات تخصصی بین 2250 تا 2500 کلمه در نظر گرفته شده است. طول محتوا میتواند
در بخشهای مختلف یک وبسایت واحد متفاوت باشد. در واقع چنین شرایطی بسیار طبیعی و
از دید تخصصی، حرفهای تر است. گوگل با رفتار رباتگونه میانهی خوبی ندارد. یک
پست طولانی احتمال بیشتری برای تولید بکلینکهای باکیفیت دارد و به همین دلیل روی
فاکتورهای رتبهبندی تاثیر خواهد داشت. باز هم تکرار میکنیم
که محتوای کوتاه بیارزش نیست و اگر در جای درست استفاده شود، قطعا باعث پیشرفت
رتبه شما خواهد شد. اما دو محدودهی مناسب برای تولید محتوا وجود دارد که در ادامه
آنها را معرفی میکنیم. 1000 الی 3000 کلمه برای پست وبلاگ بسیار
مناسب است. اگر محتوایی با این تعداد کلمات توسط یک محتوا نویس حرفهای تولید شود،
به راحتی پاسخگوی سوالات و نیاز کاربران خواهد بود. مخاطبان در چنین شرایطی خیلی
سریع و به طور بهینه جواب پرسش خود را میگیرند. متنهای کوتاه بین
300 الی 600 کلمهای برای صفحات فرود و توضیحات هر فیلد بسیار مناسب هستند. اگر میخواهید
خدمات خود را در صفحه اصلی معرفی کنید، قطعا باید در این محدوده بنویسید.
تگ کنونیکال راهنمای موتورهای جستجو است. یعنی به موتور جستجو اعلام میکند که چه صفحهای را باید در نتاسج سرچ نشان دهد. کاربرد این تگ زمانی اهمیت خواهد داشت که شما دو صفحه با محتوای تکراری داشته باشید. URLهای کنونیکال به موتور جستجو میگویند که کدام صفحه اصلی و کدام صفحه تکراری و مشابه است. تگ کنونیکال چیست و چه تاثیری روی رتبهبندی صفحات دارد؟ مثلا فرض کنید دو صفحه X و Y روی وبسایت شما دارای محتوای تکراری یا مشابه هستند و شما میخواهید صفحه X را به عنوان صفحه اصلی به مخاطب خود نشان دهید. این تگها کاری میکنند که موتورهای جستجو فقط صفحه X را نمایش بدهند و تمام جریان ترافیک سئو به همان صفحه سرازیر شود. چرا باید از Canonical tagها استفاده کنیم؟ 1. کمک میکنند که مشخص کنید کدام URL در نتایج جستجو به کاربران نشان داده شود. 2. کنونیکالها باعث میشوند معیارهای ردیابی محصول یا موضوعات بسیار ساده شوند. زمانی که URLهای مختلفی در وبسایت وجود دارد، اینکه معیارهای تلفیقی بتوانند یک محصول یا بخش خاص را جدا کنند، دشوار میشود. URLهای کنونیکال وظیفه سادهسازی و سازماندهی این URLها را برعهده دارند و گزارش درستی را به مشتری شما ارائه میدهند. 3. سیگنالهای لینک را برای صفحات تکراری یا مشابه یکپارچه کرده و محتوای Syndicate را مدیریت میکنند. تگهای کنونیکال به موتورهای جستجو کمک میکنند اطلاعاتی که برای URLهای جدا در اختیار دارند( مثل لینکهای هر کدام از آنها) ، در یک URL واحد و معتبر ادغام شود. حتی اگر بخواهید محتوای خود را در دامنههای دیگر هم منتشر کنید، این URLها کمک میکنند نمونه مورد نظر شما تثبیت رتبه داشته باشد. یعنی محتوای تکراری شما در تمام فضای وب بدون رقابت برای ترافیک و رتبهبندی، جایگاه مناسبی را کسب کند. چه زمانی باید از تگ کنونیکال استفاده کنیم؟ مثل دیگر بخشهای سئو، در این بخش هم نمیتوانیم یک نسخه دقیق و استراتژی 100 درصد موفق را به همه پیشنهاد کنیم. اما برخی سناریوها وجود دارند به ما در خصوص سازماندهی وبسایت کمک میکنند. قبل از اینکه درگیر جزئیات اختلاف نظر کارشناسان مختلف شوید، توصیه میکنیم موارد عمومی و معمول زیر را بررسی کنید. • محتوای تکراری (Duplicate content) : از شروع بحث تا همین حالا مدام به کاربرد تگهای کنونیکال در نظمدهی به محتواهای تکراری اشاره کردهایم. بنابراین کاملا مشخص است که در این شرایط بی برو و برگرد باید کنونیکال استفاده شود. یعنی برای هر محتوای تکراری صفحه خود باید از این تگها استفاده کنید. • محتوای مشابه (Similar Content): تصور کنید که صاحب یک فروشگاه آنلاین هستید که محصولات مشابه زیادی با تفاوتهای جزئی را برای فروش ارائه میدهد. در چنین شرایطی کارشناسان سئو توصیه میکنند از کنونیکال تگها استفاده کنید. همانطور که قبلا هم گفته شد با کمک این تگها موتور جستجو صفحه اصلی را تشخیص میدهد و باعث رتبهگیری صفحه مورد نظر میشود. • پارامترهای URL در تگ کنونیکال: اغلب اوقات این پارامترها نادیده گرفته میشوند، اما وجود آن در تمام صفحات شما بسیار مهم است. در واقع این پارامترهای کمک میکنند تا عملکرد کمپین را به راحتی دنبال کنید و هر صفحه به اهداف خاصی مرتبط شود. مشکل استفاده از پارامترهای URL این است که هر پارامتری که برای URL اصلی ایجاد میشود به موتورهای جستحو میگوید صفحات تکراری هستند. تکرار و تشابه هم عامل مهمی در تضعیف سئو وبسایت است، پس این شرایط میتواند برای عملکرد صفحات وب شما مخرب باشد. تگ کنونیکال کمک میکند صفحه اصلی و مورد نظر شما به عنوان صفحه متعارف شناخته شود و دیگر با این مشکلات درگیر نباشید. • خود ارجاعی (Self-referential): قبلا Self-referential سناریوی بسیار بحث برانگیزی بود تا اینکه گوگل اعلام کرد همه باید از استانداردهای کنونیکال یا مرجع استفاده کنند. یعنی فرقی نمیکند که محتوای شما نمونه تکراری و مشابه دارد یا نه، در هر صورت باید یک کنونیکال تگ به هر صفحه اضافه کنید. زمانی این تکنیک بیشتر به کار میآید که چندین راه برای رسیدن به URL شما وجود داشته باشد. اضافه کردن یک تگ مرجع به موتورهای جستجو نشان میدهد که این صفحه ، همان صفحهای است که باید ایندکس شود و در نتایج سرچ به نمایش درآید.